جالب اینجاست که رسم و رسوم مربوط به جابهجایی با وسایل نقلیه عهد عتیق، با برخی تغییرات به وسایل عهد جدید انتقال یافت و اینجا هم، زائرانی که با اتوبوس خودشان را به مشهد میرساندند، باید آدابی را رعایت میکردند؛ آدابی که البته امروزه با وجود سرعت سرسامآور جابهجایی و پایانههای بزرگ مسافربری، دیگر فراموش شدهاند.
ورود نخستین زائران با «اتول دودی»
از دیماه ۱۲۹۲ که پای نخستین خودرو به مشهد باز شد، مردم شهر آن را با نام «اتول دودی» شناختند. اتولهای دودی، زائران را از مسیر تهران و دیگر شهرها، به مشهد میآوردند؛ البته مدل مسافربر این اتولها، ۲۰ سال پس از ورود نخستین خودرو به مشهد راه افتاد. این به اصطلاح اتوبوسها از نوع مشهور به «دماغدار» بودند و دست بر قضا، استاد شهریار موقعی که در اوایل دهه ۱۳۱۰ش. برای فرار از دست مأموران پهلوی اول، تصمیم گرفت به مشهد بیاید، با یکی از همین اتولها راهی شد. مسیر تهران تا مشهد برای زائرانی که به وسیله این خودروها میآمدند، چهار روز طول میکشید. البته این مدت از چندهفته سفری که با روشهای قدیمی انجام میشد، خیلی بهتر بود. اما قدیمیهایی که حالا جایشان بین ما خالی است و طعم سفر زیارتی با اتول دودی را چشیدهاند، برایم نقل میکردند که وقتی از آن پیاده میشدند، دیگر جای سالم در بدنشان نبود! دلیل این مسئله، هم وضعیت نامناسب خودرو از نظر شاسی و فنرها و هم شرایط بسیار ناگوار جادههایی بود که هرچند اسمشان را «شوسه» گذاشته بودند، اما در حد جادههای «مالرو» قدیم میشد از آنها انتظار داشت! نخستین اتولدودیهایی که زائران را به مشهد میآوردند، از نوع «ماشین سیمی» بودند؛ نوعی خودرو شبیه وانتهای امروزی که سقف ناپایدار آن را با سیم به اطراف بدنه وصل میکردند. جالب اینجاست این خودروها هیچ نوع صندلی یا مکان نشستن نداشتند و زائران باید وسایلشان را کف آن میگذاشتند و خودشان هم روی وسایل مینشستند! به همین دلیل، این ماشینهای سیمی فرق چندانی با گاری نداشتند؛ فقط سرعتشان بیشتر بود که البته به دلیل نداشتن فنر درست و حسابی، دمار از روزگار مسافر در میآوردند! با این حال، رسم و رسوم همچنان برقرار بود؛ اتول دودی در تپهسلامهای اطراف مشهد توقف میکرد و زائران از همان بالای ماشین، چشمشان به گنبد طلا میافتاد و زیارتنامه میخواندند و اشک میریختند.
نخستین پایانههای زائربر
ورود اتول دودیها به مشهد، نیازمند مبدأ و مکان مشخصی بود. آنها نمیتوانستند همین طوری وارد شهر شوند و هر جا خواستند مسافر سوار و پیاده کنند. خیابانها و کوچهها استاندارد نبود و البته، بلدیه یا شهرداری آن زمان هم اجازه نمیداد؛ پس زائران حرم رضوی کجا از اتول دودی پیاده میشدند؟ نخستین گاراژهای شهر مشهد، همان کاروانسراهای حاشیه شهر بود. زائران باید آنجا از اتول دودی پیاده میشدند و بعد با گاری یا درشکه، خودشان را به حرم مطهر میرساندند. البته از آنجا که هنوز مشهد خیلی گسترش پیدا نکرده بود، برخی از اتولها میتوانستند خودشان را تا حوالی میدان دقیقی قدیم، فلکه آب امروزی، برسانند و به همین دلیل، بیشتر زائرانی که از سمت جنوب وارد مشهد میشدند، دردسر زیادی برای رسیدن به اطراف حرم نداشتند. اما زائرانی که از سمت شرق با اتول دودی به مشهد میآمدند، کارشان سخت بود؛ چون معمولاً باید در کاروانسراهای نزدیک پایینخیابان و در حدود مصلای مشهد، از خودرو پیاده میشدند و با بار و بُنه، خودشان را به اطراف حرم میرساندند. به تدریج شرایط تغییر کرد. اوایل دهه ۱۳۲۰ش. بود که گاراژهای مشهد یکی پس از دیگری راه افتاد. مشهور است نخستین گاراژ اختصاصی کامیون و اتوبوس، در میدان ارگ مشهد ایجاد شد. اگر این روایت را درست بدانیم، باید بگوییم نخستین پایانههای ویژه زائران در مشهد، در منطقه غربی شهر و حدود خیابان ارگ یا امام خمینی(ره) امروزی کار خود را آغاز نمود. با آغاز به کار این گاراژها، شرایط تغییر کرد و مسافرت زائران حرم رضوی با خودروهای جدید، نظم و نسق خوبی پیدا کرد.
غلامرضا آذری خاکستر در کتاب «نخستینهای مشهد» مینویسد: «بعدها با زیاد شدن تعداد خودروها، گاراژهایی در مناطق مختلف مشهد ایجاد میشود که محل جابه جایی و حملونقل مسافران و زائران حرم مطهر از مشهد به دیگر نقاط مختلف ایران از جمله؛ تهران، تبریز، قزوین، قم، اصفهان، افغانستان، یزد، زاهدان، بیرجند و... است. براساس روایتهای تاریخی، در اوایل قرن حاضر ۲۰ گاراژ در نقاط مختلف از جمله خارج دروازه ارگ، خیابان تهران، خیابان سفلی، بالا خیابان، فلکه جنوبی و خیابان طبرسی قرار داشت. «گاراژ اطمینان»، «سعادت»، «توسلی»، «توکلی»، «نشان»، «وطن» و «حسینی» از قدیمیترین گاراژهای مشهد بوده اند».
نظر شما